متین فرار میکنه و...
این روزا متین زیاد از پوشک خوشش نمیاد وقتی میخوام پوشکت کنم این گل پسرم رو
از دستم فرار میکنه امروز کلی سرگرمت کردم عروسک ماشین وتوپ تا بلاخره پوشک ت کردم بعد که میخواستم لباسهاتو تنت کنم از دستم فرار می کردی ومامانی هم بدنبالت
میدونی سرازکجا در آوردی خودت میز آرایشی مامانی
قدم نمیرسه بهتره روی پنجه های پام وایسم...
مامانم که از دست این شیطنت هات خونش به جوش اومد این امضاء روی لپت انداخت (قربون پسرکوچولوم برم مامانی عاشقته بوس)