متين پسر پاييزي منمتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
آرتين پسر پاييزي منآرتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

پسرهاي پاییزی من

بازیگوشی هاوخرابکاری های متین (سری 2)

1392/3/7 2:36
نویسنده : مامان سمانه
298 بازدید
اشتراک گذاری

پسرنازنینم...    فرشته مهربونم ...

سلامتیت رو شکر نازنین مادر...این روزها خیلی بازیگوش شدی طوری که اگه واسه چند دقیقه ازت غافل شم یک دسته گل آب میدی

پسر یکی یدونه من این هفته آمار شکستنی هات زیاد شده

چند مدت پیش یک پست واست گذاشتم درمورد بعضی چیزهای که زدی شکستی ولی فکرنمیکنم به یک یا دو پست ختم بشه واین داستان همچنان ادامه داره....

مامانی هم کمی ناخوش احوالم اخه حالا که تو سرماخوردگیت بهتر شده من سرماخوردم به محض بهبودی بیشتر به وبلاگت سر میزنم

Animated graphicsبریم ادامه مطلب:

 

 

روز جمعه همین هفته 3/3/92 داشتی با توپ بازی می کردی که یک صدای بلند شنیدم من مشغول ظرف شستن بودم بابا امین هم خواب بود زدی این گلدون رو شکستی وقتی اومدم پیشت گفتم چکار کردی چرا زدی گلدون شکستی عزیز دلم خودت هم از صدای گلدون ترسیده بودی دست گذاشته بودی روی چشمات یعنی داری گریه میکنی چند وقتی این کارو یاد گرفتی تا یک کار اشتباه میکنی خودت لوس میکنی دست میذاری روی چشمات تا من چیزی بهت نگم وقربون صدقه ی پسر طلا خودم برم

این پنکه هم به وسیله چنگال زدی  پرده های پنکه رو شکستی چند وقتی هست میری توی اتاق در هم روی خودت می بندی تا دور از چشم من به بازیگوشی هات ادامه بدی

 

این هم یک شمع که همین طور که توی عکس مشخصه کنار جا شمعی زدی شکستی کلا من خیلی به وسایل دکوری وتزئینی خونه علاقه دارم ولی الان از دست تو مجبور شدم وسایل های که دارم جمع کنم وبعضی موقعها که میرم خرید یک وسیله خوشکل که میبینم نمیتونم بخرم چون مهمون دو روزه  هست اگه بخرمش  بعد باید عکس شکسته ش رو بذارم توی وبلاگت  ...

 

دوست داشتن ساده است و باور کردنش سخت

تو ساده باور کن ، که سخت دوستت دارم . . .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان بنیتا
7 خرداد 92 3:00
ای شیطون بلای خراب کار توکه به هیچی رحم نکردی توی خونه آره مامانی بهتره فعلا بیخیال خرید وسایل دکوری باشیم تا این فسقلی ها بزرگتر بشن
مامان شايان
7 خرداد 92 12:31
با همه شيطنتات هم ماشالا داري هم نفسي عزيزم دوست دارم گلم
مامان مهدیس و ملیسا
7 خرداد 92 12:52
مهسا مامی لیانا
7 خرداد 92 14:27
عزیزم عجیبه چرا برای شما باز نشده همه ی دوستان بازش کردن اشکال نداره بازم تلگراف میکنم امتحان کن جریان رو تو وبلاگ نوشتم انشالله موفق شدی بخون
مهسا مامان نورا
7 خرداد 92 16:11
ای پسره بلا و شیطون اخه چرا میزنی وسیله ها رو داغون میکنی ولی مهم نیست خاله به همین چیزا شیرینی تا میتونی مامانی رو اذیت کن
سانی مامی شادیسا
7 خرداد 92 16:53
واااااااای هزار ماشالله به متین شیطون... فعلا تا مدتها باید بیخیال وسایل دکوری شی. من هم کم کم دارم همه چیزو از دست شادیسا جمع میکنم
صبا
7 خرداد 92 23:44
شیطونیاتم دوس دااااااااااااالم
مامان وانیا
8 خرداد 92 3:08
اخ اخ شیطونی میکنی عزیز خاله سمانه جون میخواستم بگم ازت خبری نیست ولی خوندم که مریض احوالی ایشالاه زود زود خوب بشی مواظب باش متین گلمون دوباره ازت نگیره عزیزم
آرام
8 خرداد 92 18:25
ووی پنکه خطرناکهههههههههههه خاله مواظب خودت باش بقیه ش فدای سرت
پرهام ومامانش
8 خرداد 92 23:54
اخر پست رو جالب انتخاب میکنی خوشمان امد مامانی!
مامان آینده یه فسقلی
9 خرداد 92 7:53
ههه، ای شیطوووووون ...
مامان ستیا نفس
10 خرداد 92 16:31
فدای سر متین جون مامانی ان شاالله وقتی بزرگ شد قشنگترش رو میخری امیدوارم حالتون خوب شده باشهسرماخوردگی تو این فصل واقعا سخته
مامان ساره وثنا(نى نى عسلك)
11 خرداد 92 2:08
مامانى با اين متين شيطوووون بلا پريز هاى برق رو بستى؟ راستي چرا تو لينكاتون نيستيم
سارا مامان آرتین
11 خرداد 92 16:35
الهیییییییییییییییییییییییی شیطون خالهههههههههههههههههههههههه البته من از الان جمع کردم که منم خیلی بهشون علاقه دارم و اصلا دلم نمیخواد همچین سرنوشتی داشته باشن