موزه تاریخ طبیعی
متین من
92/4/7 جمعه من وتو بابا امین رفتیم موزه تاریخ طبیعی بخاطر آشنایی تو با محیط و البته حیوانات و...
تو واسه اولین بار بود که میرفتی ولی من وبابا امین دوران بچگی از طرف مدرسه هامون رفته بودیم من ابتدایی بودم بابا امین راهنمایی
این موزه شامل بخش های عبارتند از :بخش جانوری، بخش گیاهی، بخش زمین شناسی، بخش نجوم، بخش تمبر و اسکناس، بخش حشرات و بخش آناتومی
که من وبابا موفق نشدیم همه رو ببینیم بخاطر اینکه اگه تو رو زمین میذاشتیم تو بدو بابا امین بدو اگه بغلت هم میکردیم واقعا خسته میشدیم کمر درد میگرفتیم از اونجایی که دیگه سوار کالسکه هم نمیشی واقعا سخت بود دیدن کل موزه
من وبابا کل موزه رو 15 دقیقه ی دیدیم و یک نگاه کلی انداختیم که عکسهای اون روز واست میذارم:
متین در حال قدم زدن در موزه
متین در حال شیر خوردن با شیشه
متین بغل بابا امین که جدیدا هر وقت من وبابا بغلت میکنیم دستات دور گردنمون حلقه میکنی محکم بهمون می چسبی مثل تو عکس بالای
چندتا عکس از جنین های که در شیشه گذاشته بودن میذارم که خیلی جالب بودن از نظرم:
اینا دوقلوهای بهم چسبیده بودن
یک چیز جالبی که دیدم جنین در شکم مادر از 30 روز تا 8 ماه گذاشته بودن توی شیشه که من از چندتا از اونا عکس گرفتم که اهدایی از بیمارستان سعدی شیراز بود
اینم یک جنین 4 ماه نیم هست
این یکی جنین 6 ماهه
عکس اخری هم جنین 8 ماهه
متین من
دوستت دارم بیشتر از معنای واقعی کلمه دوست داشتن!
دوستت دارم چون تو ارزش دوست داشتن را داری!
دوستت دارم چون تو رو میخواهم و تو نیز مرامیخواهی!
دوستت دارم از تمام وجودم ، با احساس پر از محبت و عشق!
دوستت دارم بیشتر از آنچه تصور می کنی.