متين پسر پاييزي منمتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره
آرتين پسر پاييزي منآرتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

پسرهاي پاییزی من

یک روز از زندگی من دریک سالگی

1392/1/28 1:22
نویسنده : مامان سمانه
462 بازدید
اشتراک گذاری

صدای تو 

مثل حس یک لذت ناتمام

وجودم را به شوقی بی وصف میکشاند...

و بگذار نوازشگر دستانت باشم

که در سرمای زمستان 

گرمای دستانت وجودم را گرم میکند...

در این روز سن من یک سال ویک ماه و٢١ روز شده .ساعت ١٠:٣٠ صبح از خواب بیدارشدم و روزم با حریره بادام که خوردم شروع کردم.

بعد از اون رفتم با ماشین هام که روی میز مبل مون چیدم و شروع کردم به بازی وبا اسباب بازی های دیگه ام توپ هام کلی بازی کردم  ویک دنت توت فرنگی هم خوردم تا اینکه وقت ناهار رسید واون روز برای ناهار سوپ ای که مامانم درست کرده بود که از(برنج گوشت پودرجوانه ماش سیب زمینی هویج گوجه عدس وآبلیمو نمک وفلفل وکره) درست شده بود خوردم وبعد مشغول بازی باتلویزیون مون شدم کنترل گرفتم دستم کانال عوض می کردم کم وزیادش می کردم از صدای پارازیت کانال ها خیلی لذت می بردم وبعد نزدیک می شدم به تلوزیون مون ومیخواستم کنترل رو بزنم توی مانیتور ومامانم میومد منو دور میکرد ومن دوباره می رفتم می خواستم با مامانم بازی کنم من میرفتم ومامانم منو دور میکرد ومن لذت می بردم.

تا اینکه موقع چرت ظهرم رسد ساعت ٣ ظهرتا ٦ هم خوابیدم وقتی زخواب بیدارشدم موقع این بود که خودمو یک جوری سرگرم کنم ودست گل آب بدم وازش لذت می بردم .

مامانم واسه میان وعده عصرم کستر برام درست کرده بود اونو خوردم و با جارو برقی که مامانم داشت جارو می زد سرگرم شدم بعد هم ماکارونی می خواستم بخورم بیشتر تا اینکه بخورم باهاشون بازی کردم وحالا بازی با جغجغه هام بود بعد رفتم سراغ کشو کابینت مون که دوست داشتم ملاقه ها رو در بیارمو بزنم روی سرامیک ها و برقصم و آوازبخونم cute4

حالا برم سراغ یخچال مون سس خردل دربیارم و یه کم بخورم بابا هم داره ازم عکس می گیره

حالا دیگه موقع خوابه آخی کلی بازی کردما مامانم هم کلی اینور واونور دنبالم دوید معمولا شبها تا موقعی که همه لامپ ها خاموش نشه نمیخوابم من اون شب ساعت ١ شب خوابیدم قبل از خواب عادت داشتم با بابام بازی کنم .

به به چه روز خوبی بود. 

برای دیدن عکسهای اون روزم به ادامه مطلب برید:

در این روز سن من یک سال ویک ماه و٢١ روز شده .ساعت ١٠:٣٠ صبح از خواب بیدارشدم و روزم با حریره بادام که خوردم شروع کردم.

بعد از اون رفتم با ماشین هام که روی میز مبل مون چیدم و شروع کردم به بازی وبا اسباب بازی های دیگه ام توپ هام کلی بازی کردم  ویک دنت توت فرنگی هم خوردم تا اینکه وقت ناهار رسید واون روز برای ناهار سوپ ای که مامانم درست کرده بود که از(برنج گوشت پودرجوانه ماش سیب زمینی هویج گوجه عدس وآبلیمو نمک وفلفل وکره) درست شده بود خوردم وبعد مشغول بازی باتلویزیون مون شدم کنترل گرفتم دستم کانال عوض می کردم کم وزیادش می کردم از صدای پارازیت کانال ها خیلی لذت می بردم وبعد نزدیک می شدم به تلوزیون مون ومیخواستم کنترل رو بزنم توی مانیتور ومامانم میومد منو دور میکرد ومن دوباره می رفتم می خواستم با مامانم بازی کنم من میرفتم ومامانم منو دور میکرد ومن لذت می بردم.

تا اینکه موقع چرت ظهرم رسید ساعت ٣ ظهرتا ٦ هم خوابیدم وقتی ازخواب بیدارشدم موقع این بود که خودمو یک جوری سرگرم کنم ودست گل آب بدم وازش لذت می بردم .

مامانم واسه میان وعده عصرم کستر برام درست کرده بود اونو خوردم و با جارو برقی که مامانم داشت جارو می زد سرگرم شدم بعد هم ماکارونی می خواستم بخورم بیشتر تا اینکه بخورم باهاشون بازی کردم وحالا بازی با جغجغه هام بود بعد رفتم سراغ کشو کابینت مون که دوست داشتم ملاقه ها رو در بیارمو بزنم روی سرامیک ها و برقصم و آوازبخونمcute4

حالا برم سراغ یخچال مون سس خردل دربیارم و یه کم بخورم بابا هم داره ازم عکس می گیره

حالا دیگه موقع خوابه آخی کلی بازی کردما مامانم هم کلی اینور واونور دنبالم دوید معمولا شبها تا موقعی که همه لامپ ها خاموش نشه نمیخوابم من اون شب ساعت ١ شب خوابیدم قبل از خواب عادت داشتم با بابام بازی کنم .

به به چه روز خوبی بود. 

برای دیدن عکسهای اون روزم به ادامه مطلب برید:

 

 

 

دارم با ماشینهام بازی میکنم VW Bug.gif

کانال عوض کنم

حالابرم کنارش بزنم داغونش کنم

 

برم جاروبرقی روشن کنم

حالا هم جاروکنم

حالا هم برم ماکارونی بخورم

شلوارام چقدرماکارونی خوردن

ببینین کشو کابینت رو ازجادرآوردم حالا کدومش بردارم kitchen cabinets and appliances animated gif

اینای که برداشتم خوبن برم بزنم وآوازبخونم

رفتم از تو یخچال سس خردل برداشتم که بخورم

همه جا هم ریختم

 

بابا هم داره ازم عکس می گیره

 

الهی که هر روز پر انرزی تر از دیروز باشی و شاداب تر آمییییین.

در یک سالگی هم از این دوتا شیرخشک بهت میدادم عصرانه با بسکویت یا فرنی وحریره

ببلاک 3 و بیومیل 3

                                                  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

هیراد و عمه لیلاش
7 دی 91 8:08
با کمال افتخار لینک شدید
متین جونو ببوسید


مرسی لطف کردین ماهم شمارولینک کردیم از این که به جمع دوستان من پیوستین ممنون دوسی
پویا تم
7 دی 91 9:42
سلام عزیزم یک پک کامل تولد فکر کنم حدود 20 تومان باشه البته کامل کامل و بستگی به تعداد مهمون نداره عزیزم


hojjat
6 خرداد 92 17:18
سلام دوست عزيز وبلاگ جالبي داريد خيلي خوشم اومد!!!! يه پيشنهاد داشتم: اگه ميشه لطفا منو با نام ♥♥♥مطالب جالب-hojjat♥♥♥ لينك كنيد و بگيد با چه اسمي لينكتان كنم يا در حاشيه وبلاگم قسمت تبادل لينک،لينک خود را ثبت کنيد. (راستي آمار بازديد وبلاگ من هم كم نيست!!) اگه بنر هم داري با تبادل بنر هم موافقم اينجوري هم آمارمن زياد ميشه و هم تو(اگه تبادل بنر ميکني بنر منو تو وبلاگت بذارو بهم خبر بده تا منم بنرتو رو تو وبلاگم قرار بدم اينم کدش: زود خبر بده كه منتظرم... راستي پيج وبلاگم 3 هست خيلي ممنون@@