آرایشگاه رفتن متین
سلام متین مامانی روز سه شنبه این هفته با هم رفتیم آرایشگاه
متین من تو با امروز میشه ٥ بار که موهات کوتاه میکنی ولی امروز اولین بار که با مامانی میری ارایشگاه
اولین بار که موهات کوتاه کردی زن دایی(مامان محمد) موهات کوتاه کرد
دومین بار هم بابا خودش موهاتو کوتاه کرد خونه بابا حاجی بودیم عکسش هم واست میذارم
سومین بار هم باز مامان محمد موهات کوتاه کرد
و چهارمین بار هم با بابا برای اولین بار رفتی ارایشگاه
بابا تعریف می کرد اول که وارد ارایشگاه شده بودی ذوق می کردی و بازی ولی همین که ارایشگر با موذر (ماشین تراش)
خواسته موهات کوتاه کنه زدی زیر گریه وبابا هم کلی سرگرمت کرده بود تا آرایشگر تونسته موهات کوتاه کنه
اینم عکس ای که با بابا رفته بودی آرایشگاه خسته بودی زود خوابیدی حتی نذاشتی بامامانی بری حمام موهات رو بشوره
ولی با مامان که رفتیم آرایشگاه اصلا گریه نکردی مامان هم اذیت نشد مرسی گل پسر یه دونه ی من
مامان هم واست یک توپ خرید به عنوان جایزه واسه این که خیلی پسر خوب و آروم بودی
عکسها در ادامه مطلب:
بریم موهاتو کوتاه کنیم چشم مامانی قربونت برم که میدونی موهات رو نشونم میدی
آماده شدی کلاه گذاشتی سرت
نه مامان در نیار کلاه رو باشه رفتم آماده بشم کلاه ت بذار سرت بمونه
قبل از کوتاهی مو بعد از کوتاهی مو
اینم توپی که مامان واست جایزه خرید ببین چقدر خوشحالی
پسرم گلم همیشه باش و بدون مامان تک تک لحظه هاش را فدای یک لبخند نازت میکنه،وجودم فدای تو!