متين پسر پاييزي منمتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
آرتين پسر پاييزي منآرتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

پسرهاي پاییزی من

این روزها دوست داشتن هایم تمومی نداره

1391/11/8 15:18
نویسنده : مامان سمانه
343 بازدید
اشتراک گذاری

 متین من

هروقت خواستی ببینی چندتا دوستت دارم دستت رابزاررو نبضت...اونوقت میبینی دوست داشتنم تمومی نداره متینم

 این روزها پسرناز من خیلی بازیگوش شده

از این روزهات میخوام بگم که اگه هنوز هم چیزی بخوای ومابهت ندیم یا دستت به اون چیزی که میخوای نرسه سرت رو میکوبی زمین واین کارات برای من شده فکری نمیدونم باید چه کارکنم تا ترک کنی این عادتت رو خلاصه این روزها کلی از دست مامان وبابا شاکی هستی چرا مامان؟

برات تو پست های قبلی ات گفته بودم که عاشق آشپزخونه هستی وظرف های مامان میخوای بریزی از تو کابینت منم بهترین راه حل دیدم که درکابینت ها رو با بند ببندم ولی در کابینت ای که ادویه هام داخلش هست وزیاد باهاش سروکاردارم نمیتونم ببندم شماهم دست ازسر ادویه برنمیداری یکبار فلفل قرمز برمیداری میخوای بخوری یکبار هم من نبودم داخل آشپزخونه و شما فلفل سیاه برداشته بودی ریخته بودی رو زمین دستت رو میکشیدی به فلفل سیاه داشتی می بردی طرف دهنت که من رسیدم نذاشتم خلاصه این هم قصه شماوادویه ها

همچنان عاشق نوشابه وچایی که خوردن هردوتاش خوب نیست واصلا دوست ندارم بخوری

یک سطل برنج ای هم گذاشتم تو آشپزخونه شما هم ول کن اش نیستی باسر میری تو سطل تا برنج ها رو بریزی رو زمین

وسبد پیازو سیب زمینی هامون هم همیشه میریزی ومن باید یکی یکی پیاز وسیب زمینی های که شماریختی زیرکابینت ها پیدا کنم جمع کنم

همیشه دم در خونه مون میشینی ومی گی دردر (یعنی بریم بیرون) عاشق بیرون رفتنی اگه در بازشه که ازپله ها هم میری پایین ولی من همیشه درب خونمون قفل میکنم یکبارباهم خوابیده بودیم که تو زودتراز من بیدارشده بودی من تو خواب وبیداری بودم که صدای کلید شنیدم 10.gifکلی ترسیدم فکرکردم کسی رو در خونمون کلید انداخته بیدارشدم هراسان خودم به در رسوندم که با تعجب دیدم روی پنجه های پاهات وایسادی و کلید درب خونمون رو تکون میدی بعدمنم کلی خندیدم

هنوز هم که راه نمیری فقط دست میگیری به میز ومبل قدم برمیداریemoticon

حسین پسرخاله مریم که خونشون پایین خونه ماهستش بعدازمهدکودک میاد پیشت باهات بازی میکنه هروقت هم میره خونشون تو میشینی پشت در صداش میکنی و کلی شیرین کاری هاو اذیت های دیگه میکنی فعلا همینای که نوشتم داشته باش تا بعدemoticon

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان بنیتا
8 بهمن 91 19:37
وااااااااای که نمیدونم چرا همه بچه ها عاشق آشپز خونن مامانی نظرمو دیدین امیدوارم تونسته باشم کمکتون کنم
مامان شایان
8 بهمن 91 19:55
سلام عزیزم اصلا برای من پیغامی نیومده ببخشید که جوابتون ندادم. آخه اصلا پیغامی نبود. لطفا برام تو ایمیل بنویسید mbarahimian@yahoo.com
مهسا مامی کیارش
8 بهمن 91 21:17
جوجه آخه چرا خودزنی؟؟؟؟؟؟ مامان متین جون باید آشپزخونه رو حسابی پاکسازی کنی وروجک شیطون بلا مامانت رو اذیت نکن تو هم که مثل کیارش عاشق نوشابه و چای هستی که اینم یه عالمه بوس برای متین شیطون بلا
fariba
8 بهمن 91 22:58
اول از همه متین رو ببوس.آره عزیزم جفتشون تو یک روز بدنیا اومدن.محمد ساعت 14:30 متین چطور؟ راستی ی تشابه دیگه منم 69 ای هستم.
مامان هدیه
9 بهمن 91 0:34
واااااااااای شیطونک خوش تیپ من پس کلی خرابکاری بلدی؟؟؟؟ الهی فدای تو گل پسر...یه عالمه بووووووووس برات
پرهام
9 بهمن 91 19:46
پرهام
9 بهمن 91 19:46
نرگس مامان باران
10 بهمن 91 0:29
عزیزم من فک میکردم باران کدبانو وبا ادویه ها سرو کار داره نگو متین هم... خیلی بامزهست کارای بچه ها اصلا یه لحظه هم نمیشه تنهاشون بزاریم از بس که وروجک شدن
مامان آريو
10 بهمن 91 0:38
واي متين جونم چرا اينقد تو بلايي قربونت برم جينگيليه من اينقد مامانتو اذييت نكن شيطون بلا ميبوسمت عشق كوچولوي من
شقایق مامان آرشا
10 بهمن 91 22:49
وای وای فلفلی تو رو چه کارایی می کنی خاله!!!!!
سیدمسیب
12 بهمن 91 14:22
سلام...وبلاگ خوبی دارین...به منم سربزنید....منولینک کنیدولوگوی منوبذارین به وبلاگتون.....منتظرتم..