اخم کردن متین
سلام مامان من خوبی پسرم امیدوارم روزی که داری این وبلاگتو میخونی واین پست روبرای اولین بارمیخونی دلت شاد باشه و لبات خندون اون موقع هست که منم خوشحال ترین مامان روی زمینم
متین موقعی که خیلی کوچولو بودی بعدازبیمارستان که مرخص شدی روز5 بودکه منو خاله میترانشسته بودیم توهم بیداربودی یک خنده ازته دلت کردی ماتعجب کرده بودیم آخه شنیده بودیم نوزاد درخواب میخنده ولی خنده تو شبیه قهقهه بود کلا خیلی خوشرو بودی وهستی ولی
عزیزترازجانم یک ماه ی میشه که اخم کردن بلد شدی
بذاربهت بگم اغلب چه موقع های اخم میکنی مثلا یک نفرکه اصلا ندیدی یا یک مدت شده که ندیدیش
موقع های که یک کارخطرناک میکنی من بهت میگم متین این کار خطرناکه جیزه توهم فوری اخم میکنی تا قربون صدقه ت هم نرم اون اخم هات بازنمیکنی
فرق این که نازت بکشم یا دارم دعوات کنم خوب میفهمی
حتی اگه اون لحظه بخندم امتحان کردم دیدم بازهم متوجه میشی دارم نازتو میخرم یا دعوات میکنم خلاصه پسرباهوش خودمی
اصلا طاقت اینو نداری که سرت داد بکشم امروز با ماشین فلزی ات میخواستی بزنی توی tv خونمون گفتم نکن توهم اول نگاهم کردی ببینی نازتو میخرم منم هیچی نگفتم بغض کردی وزدی زیرگریه
چندروزپیش هم همین اتفاق رو برای تو وبابایی پیش اومد سرنوشابه بابا بهت گفت متین نوشابه خوب نیست نخور یکدفعه زدی زیرگریه
هروقت هم اخم میکنی تامن دوربینم میارم سریع میخندی ونمیذاری یک عکس ازاخم کردن هات بگیرم
92/1/28
چندتا عکس درادامه مطلب واست میذارم ببین:
این عکس خونه بابا ناصرازت گرفتم توی طاقچه وایسادی گوشی موبایل هم که علاقه خاصی بهش داری تو دستت با اون صدای ظریف ونازکت میگی ااااا الو الو....
متین وسط دوتا شاخه درخت
متین جونم
در کنار تموم داشته هام، تنها تو دلیل کافی خوشبختی من هستی...
مادر شدن ، عبوراز سخت ترین امتحان خداوند برای من بود.
خداوند ، کمکم کن که درادامه مسیر سربلند باشم.هم پیش تو وهم پیش زیباترین هدیه ای که به من بخشیدی.