متين پسر پاييزي منمتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره
آرتين پسر پاييزي منآرتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

پسرهاي پاییزی من

بازیگوشی هاوخرابکاری های متین

1392/2/12 3:11
نویسنده : مامان سمانه
307 بازدید
اشتراک گذاری

متینم

حالا دیگه تموم دلخوشی زندگیم شدی...هیچ وقت فکر نمی کردم چیزی تو این دنیا اینقدر پا بندم کنه..خدا رو شاکرم برای بودنت...

نمی دونی چه لذتی داره  این که، توی آغوشمی و با چشمهات تموم صورتم رو کند و کاو  می کنی  و با دستهای کوچیکت انگشتم رو می گیری...

حتی فکرش رو هم نمی کردم میایی و این چنین زندگی ساکت و آرومم رو به هیجان وا می داری!!!!!!!

حالا تموم زندگی و حواسمون حول تو و مشکلات و خواسته هات می چرخه...

هم من و هم بابا  این هیجان اومده به زندگی رو دوست داریم !!!

دردمندم از دل دردهات...خوشحالم و شاد با لبخندهات ...میگریم با گریه هات که جیگرمو  می سوزونه از بی خبری از دردت....

خدایا سپاسگزارم  و شاکر به خاطر تموم صبری که در برابر این بی صبری هام داری ...  می دونم که هوامو  داری ، پس ما رو به حال خودمون وا مگذار....

 

متین جان توی این پست میخوام بعضی از خرابکاری های این دورانت بذارم بعدکه بزرگ شدی نگی من بازیگوش نبودم واذیت نمیکردم اینا که حالا واست میخوام بگم فقط تعدادی کمی ازبازیگوشی هات هستش که تونستم شکارشون کنم بادوربینم وخیلی هاش از دستم در میره ولی من که گله ی ندارم همه ی اینا فدای یک تار مویت که با دنیا معاوضه ش نمیکنم

 تو همیشه سالم وسرحال باش وبه این بازیگوشی هات ادامه بده پسرعزیزم smileys شکستنی های متین در ادامه مطلب ببینین:

این عکس آویز تخت ات هستش

بهتربگم آویزتخت ات بود ولی حالا نیست میدونی چرا ببین عکس بعدی رو

وحالافقط تکه های از اون آویز واست مونده

اینم عکس یکی ازماشین هات هست که دیگه چرخ نداره شده ماشین مش ممدلی نه چرخ داره نه صندلی و...

اینم یکی از اسباب بازی هات هست که این لاکپشت موزیکال که حرکت هم میکنه زدی کلاهش شکستی

اینم از تلفن خونمونه که روزی ٢٠ بار از دست تو توی در و دیوارمیخوره وگوشه های پایینی گوشی پریده از جلوی چشمت هم میذارم جایی که نتونی برداری ولی اگه غافل بشم ویادم بره ازجایی که توهستی بردارمش به این روز افتاده

 

اینم نمکدون های هستش که دایی محسن واسم خریده بود چند سال پیش موقعی که تو نبودی ولی حالا اینطوری شده دوتا ازنمکدونای دیگه هم هفته پیش شکستی که یادم رفت ازاونا عکس بگیرم

 

اگه حدس زدی این عکس چیه من میگم الان صفحه مانیتورtv خونمون هستش که هرچقدرفک میکنم نمیدونم باچی به این روز انداختیش یک خراش روی صفحه انداختی که حدس من اینه که با یک اشیاء نوک تیز اینطوری شده

جای دستات هم مشخصه روی tv  بلاخره کارخودتو کردی

اینم میز tv خونمونه که هرچیزی اومده دستت زدی ورنگ مشکی زدی وزخم کردی البته زیرمیز هم شده جای واسه قایم کردن وسایل تو کلی جغجغه هات زیر این میز پیدا میکنم

اینم یک لیوان بزرگ که بابا امین همیشه داخلش شربت میخوره واسه چند دقیقه یادش رفت بود لیوان بردار که تو با قاشق زدی ولبه لیوان شکستی البته چند روز قبل از این یک کاسه هم شکستی که عکسی از اون نداشتم بذارم واست

اینم از شکستنی های متین من البته تا این تاریخ

واین داستان همچنان ادامه داره............................؟؟؟؟؟!!!!

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

آرام
12 اردیبهشت 92 10:37
جونم پسرک شر خاله
مامان فهيمه
12 اردیبهشت 92 13:23
سلام عزيزم از آشناييتون خوشحال ميشم،البته من خودم شيرازى نيستم،شوهرم شيرازيه و ساكن شيرازيم،لينكتون ميكنم
صبا
12 اردیبهشت 92 15:28
این بچه ها هیچی رو سالم نمیزارن بمونه آیسا هم یه سری خرابکاریاش دیدین داره حتما منم میزارم قربووووونت برم متین جونه وروجکم
مامان ایمان
12 اردیبهشت 92 15:57
سلام عزیز خاله می بینم که حسابی شلوغ شدی ای ناقلااااا
مهسا مامان ♥آرنیکا♥
12 اردیبهشت 92 16:54
کامنت های خیلی ناجوری میدیدم چند بار هم به مدیریت تلگراف زدم رسیدگی نشده شوهرم هم شاکی شد و یکم سر این قضیه ی عکس گذاشتن و اینا بحثمون شد و مجبور شدم آدرس رو عوض کنم خیلیم ناراحتم چون تموم نظرام پرید
♥ نیم وجبی ♥
12 اردیبهشت 92 17:52
ای شیطون
مائده(ني ني بوس)
12 اردیبهشت 92 18:21
ماماني حالا كجاشو ديدي؟  شيطنتام مونده
مهسا مامان نورا
12 اردیبهشت 92 22:31
ببینم متین خاله شیطنتات به مامان رفته یا بابایی ؟ سالم باشی خاله اینا که چیزی نیست ضرر به جونت نرسه فینگیل من بووووووووووووووووووس از بندر عباس تا شیراز
سارا مامان آرتین
13 اردیبهشت 92 9:50
سلام به این اقا متین شیطون مامانی متین عزیزم .. ممنون که بهمون سر زدید... بله من شیرازیم خوشحال میشم بیشتر با هم در ارتباط باشیم من لینکتون کردم
شقایق مامان آرشا
13 اردیبهشت 92 10:58
واییییی چه شیطونی بودم خوب شد این یاد آوری را گداشتی و گرنه مامان من زیز بار نمی رفتم
مامان پارسا
13 اردیبهشت 92 13:12
وای وای چه پسر شیطونی !!!!! وای چه مامان باهوشی که انقدر خوب مدرک جمع می کنه
هیراد و عمه لیلاش
13 اردیبهشت 92 14:49
متین جون شیطون خاله از راه دور چه جوری با دست جونیت ارتباط داری که خرابکارهاتون اینقده مثل همه مخصوصا خش روی صفحه تلویزیون البته شیطنتهای دوستت خودش یه مثنوی هفتاد من هستش البته همشون فدای سرت خاله جون ولی خب مامانی و بابایی هم گناه دارن دیگه کلی بوس برای متین جونم
رضوان مامان رادین
13 اردیبهشت 92 15:19
ای جونم فدای شیطونیات...عاشق بچه های شیطون بلامممممممم
مامان مهدیس و ملیسا
13 اردیبهشت 92 16:49
ای جوووووووووووووونم شیطون بلا چقده تو خرابکارییییییی پسرک شیطون ناز خاله خیییییییییییلی دوست دارم بووووووووس
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
13 اردیبهشت 92 18:20
نبینم دیگه شیطونی کنی ها ... مامانی ِ صبور، عااااااااااشقتم.
مهسا مامان کیارش
14 اردیبهشت 92 0:51
هنوز کجایه کاره این فعلا یه چشمه از خرابکاریهاشه کیارش هم آویز تختش رو کلا پاکسازی کرده و خرده هاش رو نمیتونم پیداش کنم بوس برای متین ناقلا و شیطون که باید شیطنت کنن که بزرگ شن و باهوش
بهاره مامان ونداد
14 اردیبهشت 92 2:18
وای این همه چیز رو که تو شکوندی ونداد هم شکونده دقیقا همین اویز همین ماشین همین مانیتور همین..... وکلی چیز دیگه که وقتی متین اندازه ونداد شد میفهمی چین
مامان امیرعطا
14 اردیبهشت 92 17:14
سلام دوست خوبم. فداشون بشم همشون همینطورن.پسمل منم سرویس غذاخوری 6نفرمونو 4 نفره کرده فعلا! راستی ممنون که بهمون سر زدین.من لینکتون میکنم دلم میخاد دوستای امیر عطا هم سن خودش باشن. شما هم اگه خاستین مارو لینک کنین.
مامان بنيتا
14 اردیبهشت 92 17:23
واي از خرابكاري نگو كه هر كدومشون براي خودشون تو شكوندن استادن
مامان ساجده
15 اردیبهشت 92 15:08
ای جونم شیطنتهاشونم مثل خودشون شیرینه ولی چه جالبه خرابکاریهاش مثل متین منه منم دیگه از دستش هیچ چیز سالمی ندارم دقیقا تلفن خونه ما هم مثل تلفن شما شده شایدم بدتر
مامان امیرحسین
16 اردیبهشت 92 2:17
چه شیطونی های با مزه ای تلفن خیلی جالب بود،ولی تلویزیون حیف شد
مامان نوژا
21 اردیبهشت 92 11:38
ماشالا به این پسر شیطون بلا