دوباره سرماخوردگی...
متین همه زندگیم... فرشته زمینی من .پاره تن مامان
الان ٣ روز سرماخوردی ومامان نصفه عمرشده ...
خیلی حالت بد هست چشمات عفونت کرده و آب ریزش بینی شدید داری فدات شم من که این روزها رو نبینم مامانی بردمت دکتر چندتا دارو بهت داده مرتب بهت میدم وقتی از چشمات عفونت میاد و خیلی زیاد آب ازچشمات میاد خیلی حالم خراب میشه و کلی غصه دارمیشم نمیذاری که قطره بریزم توی چشمات با کلی تلاش میریزم
٣ شبه که اصلا خواب نداری تا ٤-٥ صبح بیداری وخیلی ناله میکنی از درد وگریه میکنی دیشب خودم هم باهات گریه میکردم اخه نمیتونم ببینم پسرم داره درد میکشه کاش همه ی درد هات مال من بود
دیشب نمیتونستی بخوابی بینیت گرفته بود منم با اسپری بینی تونستم بینت بازکنم تا بتونی شیربخوری بخوابی مامان جونم امشب هم قبل ازخواب دیدم تب داری بهت استامینوفن تب بر دادم پاهات روبا اب نمک شستم با بدبختی هم شربت هات رو دادم
این روزها نه اوضاع تو خوبه نه من امیدوارم که زود زودخوب بشی ومن توی پست بعدخبر خوب شدنت بذارم مامان دعا میکنم خیلی زود خوب بشی خیلی نگرانتم ...
متین من
مامان همون احساسی رو داره که تو داری ...
حتی از خودت بیشتر دردت رو احساس می کنه !!!
خداجون همواره هواي پسر كوچولوم رو داشته باش .
دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم نازنينم.