متين پسر پاييزي منمتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
آرتين پسر پاييزي منآرتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

پسرهاي پاییزی من

مامان خوابالو

1392/3/19 3:10
نویسنده : مامان سمانه
517 بازدید
اشتراک گذاری

متین من Flower

پسرنازم

توی که وجودت بهم زندگی میده

 پنج شنبه شب من وبابا قرار گذاشتیم اول صبح بریم پیاده روی وصبحانه بیرون باشیم  ولی صبح جمعه بابا  بیدارشده بود ساعت 5 ونیم صبح چندین بار منو صدا زد از اونجایی که من و تو اصلا قید خوابمون نمیزنیم خیلی خوش خواب هستیم نتونستم روی قولم بمونم و از بابا خواستم عصر بریم اونم ناچار شد آخه دو تا به یکی بودیم و قید پیاده روی با ما خوابالو ها رو زد یعنی من وتو رو

عصر رفتیم پیاده روی بعد از اون هم بابا شام دعوتمون کرد رستوران نایب چمران  کلی پیاده روی  کردیم که آخرش من کم آوردم نتونستم زیاد ادامه بدم وقت تمام توهم که  راه نمی اومدی می خواستی بغل مون باشی وبابا کلی بغلت کرد

بابا میگفت ببین شما چقدر تنبل هستین راه صاف وهموار نمیتونین بیاین اگه بریم کوه همون اول راه جامیزنین شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز

مادر پسر بهم رفتن ...

عکسهای اون روز میذارم در ادامه

92/3/17

متین جونی چی میل داری ...

نوش جونت عشق من

تو آسمون یک هواپیما دیدی کلی ذوقش میکردی اشاره بهش میکردی  فقط میگفتی این .. دست میزدی

 

همونطور که تو عکس میبینی کنار تخت وایساده بودی اول کفشات رو از بالا پرت کردی پایین بعد هم خم شده بودی میخواستی کفشها رو برداری

من وبابا میترسیدیم خدای ناکرده بیوفتی مجبور شدیم بعد از شام که خوردیم سریع رفتیم

اینم از پیاده روی ما..خوش گذشت

خدايا شكرت بخاطر اين روزهاي كوتاه ولي شاد و شكرت بخاطر همه چيز هوامون رو داشته باش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

متین من
19 خرداد 92 3:05
مهسا مامی لیانا عزیز و سیماجون مامان وانیا دوستای خوبم ممنونم از اینکه همیشه به یاد من هستین و واسم کامنت میذارین من نمیتونم به وبلاگ هر دوی شما سر بزنم واستون تلگراف زدم حتما بخونین مهسا جون اگه ممکنه قالب وبلاگت رو عوض کن ... و ممنونم از همه ی کسانی که واسم کامنت میذارین ببخشید که جواب همتون رو توی وبم نمیدم بخاطر وقت کمی که دارم ولی میام توی وب هاتون کامنت میذارم
مامان نوژا
19 خرداد 92 10:15
عزیز دلم خصوصی
مامان وانیا
19 خرداد 92 15:27
سلام بروی ماهتون عزیزم بادکنکا رو برداشتم ببین حالا میتونی وارد وبم بشی گلم!!!!


نه سیماجون هنوز هم نمیتونم ای بابا فقط وب تو و لیانا دوستم اینطوره نمیدونم چرا آخه ؟؟؟؟
سمیه مامان پارسا,سارا
19 خرداد 92 19:04
سلام سمانه جون خوبی عزیزم؟ میگم مثل خودم خواب و خیلی دوست داری هاااااااااا راستی سمانه جون چطوری خصوصی میذاری بازش کنمممممممممممم؟؟
مامانی آدرین
19 خرداد 92 19:39
پیاده روی خانوادگی همیشه پر انرژی


مامان هدیه
19 خرداد 92 20:31
ایشالا همیشه به شادی و گردش
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
20 خرداد 92 0:03
خصوصی داری سمانه جان
مامان بردیا
20 خرداد 92 0:15
همیشه به خوشی و گردش...
مامان محمدرضا
20 خرداد 92 0:26
سلام دوسی جونم. خوبی؟ اولا ایشالا همیشه به گردش ثانیا شیرینی فراموش نشه ثالثا ایشالا این دوقلوهای دوست داشتنی همیشه سلامت باشند رابعا متین خوشگله رو ببوس خیلی ناز شده خامسا ماشالا یادت نره .یه عالمه بوسسسسسسس برای دوست خوبم که همیشه به ما سر میزنه و مارو شرمنده میکنه.
FARIBA
20 خرداد 92 1:16
همیشه به گردش و شادی.سمانه جون من و پسرم هم هر دو تنبلیم
مامان امیرعطا
20 خرداد 92 1:57
سلام. ایشالله همیشه کنار هم شاد زندگی کنین و روزهاتون بهتر از قبل باشه. چه جالبه که ما خانوم ها مثل هم هستیم. البته تنبلی نیست که.....به خاطر اینه که مسئولیتمون زیاده خسته میشیم....والا
مامان ماهان نفسی
20 خرداد 92 2:18
همیشه در حال گردش وخوشگذرونی راستی واکسن متین جونو زدی اخه من امروز قرار ببرمش دارم از دلهره میمیرم
مامان آوينا
20 خرداد 92 11:53
هميشه به تفريح و خوشگذروني واسهگل پسرمون
مامان مهدیس و ملیسا
20 خرداد 92 18:22
آخههههههههههه عزیزمممممم خداییش خواب صبح خیلی میچسبه
هدي مامي مه نيا
20 خرداد 92 20:12
الهي عزيزم انشالله هميشه خوش بگذره
مامان شایان
21 خرداد 92 12:14
خیلی جالب بود. نوش جانت متین کوچولوی مامانی. خیلی بامزه ای عزیزم


ممنونم ...
رضوان مامان رادین
21 خرداد 92 13:33
چه پیاده رویی با مزه ای...منم حاضر نیستم خواب صبح را فدای هیچ چیز بکنم


رضوان جون منم فعلا حاضر نیستم ولی بچه هامون که خواستیم بفرسیم مدرسه ناچاریم... ولی حالا حالا وقت هست استفاده میکنیم
مامان بنیتا
21 خرداد 92 15:55
چه خوب که یه مامان خوابالو مثله خودم پیدا کردممنم اصلا نمی تونم صبح زود از خواب بلند شم
همیشه به گردش عزیزم..فدای ذوق کردنت واسه هواپیما


راستی شماهم از خواب صبح نمیگذری ...
پس من و شما شبیه هم هستیم
فدای تو ....بنیتا خوشکل رو ببوس
پرهام ومامانش
21 خرداد 92 20:55



هیراد و عمه لیلاش
22 خرداد 92 0:12
عزیز دلم به این که نمیگن خوابالو
همینکه از شب تا صبح حواست حتی توی خوابت هم به گل پسرت هست یعنی هزار بار سحرخیزی


آره لیلا جون از صبح که بیدار میشیم متین بدو مامان بدو
دیگه صبح از فرط خستگی چشمامون باز نمیشه
ولی ارزش فرشته های کوچولومون داره تنشون سلامت
لیلا جون هیرداد کلی ببوس
سارا مامان آرتین
22 خرداد 92 13:05
همیشه به گشت و گذار و پیاده رویییییی
شیرازی بودن همینهههههههههههه دیگهههههههه... شیرازی بودنو ثابت کردی هااااااااااااااا


مرسی ساراجون
آره دیگه شیرازی ها معروفن به خواب ...
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
24 خرداد 92 0:04
کلا ما شیرازی ها عاشششششق خواب هستیم

هههه

بابایی هم باحال گفتن ها ... شماها برید کوه چیکار میکنید؟

نوش جونتون اون غذاهای خوشمزه ای که عکسشو نذاشتی

کلا رستوران های نائب خوب هستن

آره بخدا خواب صبح خیلی میچسبه اونم خواب صبح جمعه که نمیشه ازش گذشت
ممنون دوسی عکسشو نذاشتم چون تمام حواسم به متین بود که از رو تخت نیوفته یادم رفت سری بعد بچشم