متين پسر پاييزي منمتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره
آرتين پسر پاييزي منآرتين پسر پاييزي من، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

پسرهاي پاییزی من

سه سال و یک ماهگی

1393/10/5 14:50
نویسنده : مامان سمانه
243 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام پسر نازنینم شیرین زبون بازیگوش خودم 

سه سال و یک ماهگیت مبارک عزیزم ، روزهات شاد ، قلبت پرمهر ، تن نازنینت سالم و اراده ات قوی ، دنیا رو برات زیباتر از اونچه که هست  ، شادیها رو بیشتر از اونچه که باید ، غمها رو کوچکتر و کمتر از آنچه که هست و سلامتی رو برات تمام و کمال از خدای مهربونم میخوام

خدایا تو رو سپاس خدایا سجده شکر به جا میارم در برابر بارگاه باریتعالی تو ، خداوندا آن فرشته نازنین کوچکی که شبها توی گهواره دلم برای ناتوانی اش میسوخت  اینکه نمی تونست جابجا بشه و یا به میل خودش کاری رو انجام بده الان پسر سه ساله ی  است خدایا فرشته کوچولوی نازنین من که توی قنداق فرنگیش پیدا نبود الان پسری برازنده و زیباست ، خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت شکر به خاطر همه مهربونیهات بخاطر سلامتیش ، بخاطر شیطنتهاش ، بخاطر خرابکاریهاش  شیرین زبونیهاش و به خاطر وجود نازنین خودش ، مادرررررررررررررررررررررررررررررررر ، و هیچ لذتی بالاتر از این نیست ، و تو عشق من ، پسر نازنینم شدی همه دنیای من ، شدی همه زندگی من انگیزه ادامه حیاتن من ، مرهم دردهای من ، همراه خوشیهای من

متین من

در سه سال و یک ماهگی علاقه ش به برنامه کودک بن تن زیادتر شده طوری که وفتی باهم میریم خرید هر وسیله ی که تصویر بن تن حک شده باشه میخواد

در تاریخ 10/2  من و تو مادرلیلا رفتیم بازار وکیل و تو ساعت بن تن خواستی ومادر برات خرید واین اولین ساعت تو هست

خیلی علاقه زیادی به رنگ آبی داری و یک لباس آبی رنگ داری که همیشه میخوای بپوشی حتی وقتی کثیف یا خیس هست اصرار داری بپوشی 

و ما داریم به استقبال روزهای سرد زمستانی میریم و هوا سرد سردتر میشه ولی تو از کاپشن و کلاه فراری هستی تو خونه هم شلوارک و لباس آستین کوتاه می پوشی

 

همچنان بازی با تبلت خیلی دوست داری و  همینطور کلیپ  های مختلف دیدن

تبلت قبلی ت که بابا حاجی برات از کربلا خریده بود خراب کردی و دوباره بابا حاجی تبلت بزرگتر و بهتر برات خرید

این روزها خونه بابا ناصر خیلی دوست داری چون میتونی بازی کنی وقتی میریم خونه باباناصر از دست هر کسی شاکی میشی میری پیش بابا ناصر شکایتش میکنی

یک جمله ی که خیلی زیاد تکرار میکنی این هست که میگی بابا ناصر چاقو بزرگ داره گوشت میبره من نمیدونم این کلمه ها رو از کجا یاد میگیری و به کار میبری

علاقه داری با بچه های بزرگتر از خودت بازی کنی و بچه های کوچکتر از خودت دعوا میکنی کار به کتک کاری میکشه

هر وقت عصبانی هستی میگی من اعصابم خرده

ومن تمام سعی خودم میکنم که این عادات بد خودت کنار بذاری البته این نمونه رفتارها رو کم داری

و خیلی از عادات خوب هم داری

به همه سلام میکنی و احترام گذاشتن به بزرگتر خودت بلدی

هر وقت من و بابا امین کاری برامون پیش میاد میخوایم بیرون بریم  بهت میگیم میخوایم بریم دکتر و تو سریع قانع میشی و بهونه نمیگیری و گریه نمیکنی و پیش مادر لیلا می مونی

هرکسی ازت می پرسه دوست داری شغل آینده ت چی باشه جواب میدی خلبان میخوام برم تو آسمونها با هواپیما پرواز کنم

متینم من دیروز رفتم در رشته آی تی ثبت نام کردم و از ترم جدید بهمن ماه به امید خدا دانشجو میشم

وهنوز تصمیم نگرفتم تو رو بذارم پیش مادر لیلا یا بذارمت مهد

 

پسرم مراقب باش ، اینجا زمین است . اینجا زمین گاهی خشک و سخت ، وگاهی نرم و نمناک است.اما باید طوری زندگی کنی که همیشه ردپای بودنت برای جهان و جهانیان بماند . نگذار زمین و آسمان سرنوشت تو راتعیین کنند و باید این را بدانی که نه آمدنمان دست خودمان است ونه رفتنمان!!!اما آمدن ورفتن دونقطه اند، اینکه چگونه بهم وصل میشوند ، هنرآدم بودن وآدم ماندن ماست...

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان فهیمه
17 بهمن 93 0:28
سلام عزیزم خوبین کم پیدایین.اول از همه امیدوارم تو رشتتون موفق بشین واسه کارشناسی میخونین؟ آفرین به متینم که انقدر پسره خوبیه و مودبه و مامان و بابا رو اذیت نمیکنه عزیزم خب مامانش دوست داره لباس آبی بپوشه بچمون استقلالیه
مامان الهام
17 بهمن 93 22:53
ای جونم.عزیزم شما هم عاشق بن تن هستی مامانی مبارکه قبولی
مامان امیرعطا
21 بهمن 93 2:27
سلام عزیزم.جونم چه ساعت خوشگلی.. آفرین متبن جون که حرف مامان و بابارو گوش میده. بوسسسسسسسسس/