اتفاقات بهمن ماه

بار الها ...

قدرتی به من ببخش  تا پس از تو قوت قلب کودکم باشم

 دستانم را چون چتری سایبانش سازم

 تا در سایه آن رشد کند

 زمزمه صدایم نوای آرامش او باشد و گره نگاهم ، با چشمان زیبایش

 غصه را از دل کوچکش برباید

 نوازش هایم ، موجی از امید در او بیافریند

و بوسه هایم ، بارقه شوق را برچشمانش بنشاند

 لالایی شبانه ام ، آرزوهای شیرین را به خوابش بیاورد

 و رویایی دل انگیز را برای او رقم زند

 پروردگارم

 پروردگار مهربانم که جز تو مرا پناهی نیست

هرگز کودکم را ، پاره تنم را ، نفسم را،  در تنهایی وا مگذار او را به تو میسپارمش.

ماه بهمن سپری می کنیم

از بازیهای مورد علاقه ت توپ بازی

و پلیس بازی هست

در نقش پلیس شلیک میکنی  ومن هم باید نقش مقابلت بازی کنم

وبعد خودت می انذازی زمین

از غذاهاوخوراکی های مورد علاقه ت : زیتون- گوشت - سالاد فصل -پیتزا - سیب زمینی سرخ کرده

از میوه ها :پرتقال یا بقول متین پققال

و نوشابه و چایی باتوجه به ضررهای که میتونه برات داشته باشه  سعی میکنم بهت ندهم

تنقلات :لواشک - اسمارتیز- آدامس

وشیر که فقط شبها میخوری وچندین بار از خواب بیدارمیشی و شیربا شیشه میخوری

قد: 104

سایزپا:27

رنگ مورد علاقه ت : آبی

شغل مورد علاقه ت: پلیس - خلبان

رستوران هتل هما که من وتو باباامین رفتیم شام بخوریم و تو این کارد از دستت نمی افتاد ومن و بابا شدیدا داریم سعی میکنیم این عادات بد رو ازت دورکنیم

خیلی دوست داشتی به این اقای که در رستوران پیانومیزد نزدیک بشی که موفق شدی و اون اقا به ما گفت مشخصه که خیلی علاقه داری به موسیقی

هفته پیش به همراه خاله ها و بابا حاجی و مادرلیلا و عمه فریبا ومهسا رفتیم صدرا

بهترین و صمیمی ترین همبازی این دوران سنی تو حسین هست که خیلی زیاد بهش علاقه داری و حتی وقتی خاله مریم میخواد برن خونشون پشت سرحسین  گریه میکنی بهونه میگیری که حسین بیاد باهاش بازی کنی

11/17 رفتیم باخاله مریم و خاله نجمه نمایشگاه فرش و صنایع دستی

متین من برایت رویاهایی  آرزو می کنم پر شور و تمام نشدنی

با تمام وجودم از خدای مهربانم می خواهم  وقتی لبخند به دنبال جایی برای نشستن می گردد ، لبهایت  در آن نزدیکی باشد