و اما پدرت...
پسرم ... متین جانم
دوست دارم از پدرت بگویم تا بدانی چه لحظه هایی را با هم گذراندید...
تو با تمام وجودت پدر را میخوانی گویی همبازی توست...
این است دوست داشتن اینکه امروز او را همبازی ببینی و فردا او را حامی زندگی ات بدانی...
و من پیش بینی میکنم تو همواره برای مسائلت همواره او را می خوانی پدری پر از عشق و صبر برای تو ...برای پسرش...
پدرت همان پدری است که من میخواستم برای فرزندم اینگونه باشد...
پدری که بتواند برای شیطنت های تو که گاهی اوقات غیر قابل تعریف است ...صبر راجستجو کند...
واینجا همین لحظه که این متن را میخوانی بدان که من از او بخاطر اینگونه پدر بودنش همواره سپاسگذارم...
93/6/8
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی