بازیگوشی هاوخرابکاری های متین (سری 2)
پسرنازنینم... فرشته مهربونم ... سلامتیت رو شکر نازنین مادر...این روزها خیلی بازیگوش شدی طوری که اگه واسه چند دقیقه ازت غافل شم یک دسته گل آب میدی پسر یکی یدونه من این هفته آمار شکستنی هات زیاد شده چند مدت پیش یک پست واست گذاشتم درمورد بعضی چیزهای که زدی شکستی ولی فکرنمیکنم به یک یا دو پست ختم بشه واین داستان همچنان ادامه داره.... مامانی هم کمی ناخوش احوالم اخه حالا که تو سرماخوردگیت بهتر شده من سرماخوردم به محض بهبودی بیشتر به وبلاگت سر میزنم بریم ادامه مطلب: روز جمعه همین هفته 3/3/92 داشتی با توپ بازی می کردی که یک صدای بلند شنیدم من مشغول ظرف شستن بودم بابا ا...